رسانه ها
Medea
تله ویزیون
Television
سینما
Cinema
تیاتر
Theare
شناسنامه
Aboqat Me
میزبان
Home
پشتِ اَبر
Behind The Cloud
نوشته ها
Writings
نشان ها
Awards
پُوسترها
Posters
داوری
Jury
  آموختن و آموزش
Learning & Teaching
 

Radio  و  رادیو     Theatre  تیاتر

ازپانیفتاده ها   Az panayoftadeha

و &

 نمایش بی آوا Mime  

Qazvin   قزوین

1967-1969    1346- 1348

 

 

 

 

 

کارمندی  1346 - 1348

 

     در سَرِمان فرو رفته بود که کارکردن برابر است با کارمند بودن. به‌همین‌روی، پس از آن همه پیگیری و گذر از دیوارِ ستبرِ روبرو، و رسیدن به دروازه‌یِ هنر و نام‌آوری، بدان پشت کردم و کار در(سازمانِ عمرانِ قزوین وابسته به وزارتِ کشاورزی)را که بازهم درسایه‌یِ پشتیبانیِ برادرِ بزرگ‌تر فراهم شده بود برگزیدم. در آنجا هم افزون بر کار در بخش‌های گوناگون که خود داستانِ جداگانه دارد، از هنر دور نماندم. هم در درون سازمان به کارهای دیداری-شنیداری کشیده شدم و هم از آنجا به رادیو راه یافتم. انگار آن‌هم بس نبود. گیرایی کارِ نمایش مرا پیش‌تر برد، تا آنجاکه با یاریِ فرهنگ و هنرِ شهر و همکاریِ بازیگران نوپایِ قزوینی دو نمایشنامه را درتالار شیر و خورشید سرخِ شهر بر سکویِ نمایش بردم. در همین‌زمان با چکامه‌سرایِ گرم‌خویِ خوزستانی، زنده‌یاد"منوچهر آتشی"که در آن روزگار در قزوین به‌سر می‌برد آشنا شدم. از شمار بازیگران جوان قزوینی که اینک شما هم او را می‌شناسید و آنزمان در قزوین، ما را یاری می‌کرد، غلامحسین لطفی بود و دیرتر که به دانشکده‌یِ هنرهایِ زیبا پیوست بازهم با ما همکاری کرد. محمد ساربان هم در گروهی دیگر از قزوین بود و به هنرها که آمد، در نمایشِ روسپیِ بزرگوار به ما پیوست. نگارنده نیز آن‌زمان به نوبه‌یِ خویش، جوان و در آغازِ راه بود، بماند که در روزگارِ تهی مایگان این تویی که هرچند پخته باشی پیوسته در آغاز راهی و با دیوارهای روبرو در کلنجار.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

محمد ساربان    Mohamad Sareban

 

غلامحسین لطفی    GholamHoseyn Lotfi

منوچفر آتشی    Mnoochehr Atashi

 

 

 

 

 

 

کار نمایشی با اداره‌یِ کلِ فرهنگ و هنر قزوین

ازپانیفتاده ها (غلامحسین ساعدی)  و  نمایش بی آوا (هرمز هدایت)

کارگردانی بر سکویِ نمایش

کارِ شنیداری، دیداری در سازمانِ عمرانِ قزوین وابسته به وزارت کشاورزی.

برنامه سازی در رادیو قزوین

 

 

 

 

 

 

Az pa nayoftadeh ha

Author : GholamHosseyn Saedi

Director : Hormoz Hedayat

Mime Show

Author & Director : Hormoz Hedayat

 

ازپانیفتاده ها

نویسنده : غلامحسین ساعدی

کارگردان :  هرمز هدایت

نمایش بی آوا

نویسنده و کارگردان : هرمز هدایت

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فیروز ناپلیونی، ... ؟ هرمز هدایت، ... ؟ محسن نعمان فر

 

فیروز ناپلیونی، محسن نعمان فر، هرمزهدایت

 

ایستاده چپ به راست:

 ...؟  رضا فرجیان، محسن نعمانر، هرمزهدایت، غلامحسین لطفی، ...؟

             نشسته: ...؟  

 

     همزمان با آماده سازی نمایش از پانیفتاده ها در قزوین، پایان هفته ها را که به خانه باز می گشتم، همین نمایشنامه را با دوستان گروه هنری پویا در شهرری برای (اجرا) سرپرستی میکردم. برای همین پیش از برپایی نمایش در قزوین و در دم های واپسین کار، چندتن از دوستان گروه پویای شهرری را به یاری خواندم که براستی به دادم رسیدند. بویژه درپیوند با نقش متولی امامزاده، یاری زنده یاد محسن نعمانفر (اندرمانی) کار ساز بود. چرا که کسی"صابری" نامی این نقش را در قزوین (تمرین) می کرد و تا واپسین دم کارش را نرسانید و ما را نگران کرده بود. برای همین دوستم محسن را جای گزین نام برده کردم. همان گونه که در بروشور نمایش آمده است محسن، نام خانوادگی اش را تا آن هنگام از اندرمانی به نعمانفر بر نگردانیده بود.

 

 

تیاتر

Theatre 

 Mime Show

  نمایش بی آوا

Hormoz Hedayat ( Author , Director )

هرمزهدایت ( نویسنده ، کارگردان )

 

 

قزوین - سال 1347

     نگارنده در سال 1347 با همکاریِ اداره‌یِ کلِ فرهنگ و هنرِ قزوین، نمایشِ بالا "بی آوا" را که خود نوشته بود، به همراهِ نمایشِ "ازپانیفتادهها" نوشته‌یِ "غلامحسین ساعدی"، کارگردانی کرد. همانگونه که دیده می شود در بروشور با نام پانتومیم آمده است و همان نمایش بی آوا را در سر داشته‌ایم. (هنوز هم اینگونه نمایش را در ایران به این نام میخوانند). هرچند هنگامی که در شرمن تیاتر  Sherman Theatre  دانشجو بودم، دیدم که با نام پانتومیم گونهای از نمایش را در زمانی ویژه و جشنی بومی برگزار میکنند و (کلام) هم دارد. (گونه‌ای نمایشِ شاد و سبک). بههرروی آنچه را ما پانتومیم میخوانیم آنان با واژهیِ  مایم Mime  برگزار میکنند. و شگفت آور اینکه در یک جشنوارهیِ سراسری Mime، نگارنده نمایشهایِ (باکلام) را هم بیننده بود. در ایران اینگونه نمایش را (بدون کلام) هم میخوانند. شادروان غلام حسین ساعدی هم نام " لال بازی" را برای آن برگزید.

 

 

نشان ها

پُوسترها

نوشته ها

داوری

آموزش

رسانه ها

سینما

تله ویزیون

تیاتر

شناسنا مه

میزبان

Awards

Posters

Writings

Jury

Teaching

Media

Cinema

Television

Theatre

About me

Home

 

Covered by the Cloud

پُشتِ اَبر